«استراتژی اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» (چه در فاز سازمانی و عمودی آرمان مستضعفین و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین) در بوته پراکسیس سیاسی، اجتماعی و تشکیلاتی کنش‌گران جنبش پیشگامان، چه دستاوردی به همراه داشته است؟ - قسمت هفده

 

ماحصل آنچه که در این نوشتار تا اینجا گفته شده است اینکه:

1 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز تاکنون (از خرداد 1355 الی الان) چه در فرایندهای درونی و برونی و چه در فاز عمودی (سازمانی آرمان مستضعفین ایران) و چه در فاز افقی (جنبشی نشر مستضعفین ایران) پیوسته و علی الدوام بر پایه اصول محوری ذیل تکیه و تاکید داشته و به عنوان ریل در بستر آن حرکت کرده است:

الف – «تکیه بر استراتژی پیشگامی به جای تکیه بر استراتژی پیشاهنگی و پیشروئی» (اعم از است چریکی و ارتش خلقی و تحزب‌گرایانه حزب – دولت لنینیستی یا طبقه‌محور مارکسی).

ب - «آزادی‌خواه بودن، دموکراسی سه مؤلفه‌ای (دموکراسی سیاسی، دموکراسی اقتصادی و دموکراسی اجتماعی) طلب کردن، عدالت‌جو (توسط مبارزه با تبعیض‌های جنسیتی، طبقاتی، قومی، مذهبی، نژادی، سیاسی و اجتماعی) بودن، ضد دیکتاتوری و استبداد بودن، خودبنیاد بودن، در کنار مردم و برای مردم بودن و بر جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین مطالبه‌محور مدنی و صنفی و سیاسی (اردوگاه عظیم و بالنده مستضعفین ایران چه در جبهه آزادی‌خواهانه طبقه متوسط جدید و چه در جبهه اردوگاه کار و زحمت پائینی‌های جامعه بزرگ ایران) تکیه استراتژیک کردن مستقل (از حاکمیت و جناح‌های درونی قدرت و جریان‌های جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور از راست راست تا چپ چپ) بودن و مخالف هر گونه حرکت اصلاح‌طلبانه و تحول‌خواهانه و انقلابی‌گری (که با تکیه بر جناح‌های درونی قدرت و از بالای سر مردم در هر شکل آن اعم از سرنگون‌طلبی تا تکیه بر تجاوز نظامی و دخالت‌های سیاسی امپریالیستی و یا قدرت‌های ارتجاعی منطقه) بودن و به قول معلم کبیرمان شریعتی، ضد استبداد و ضد استحمار و ضد استثمار بودن و مانند شریعتی معتقد به مبارزه دو مؤلفه‌ای سلبی و ایجابی با زر و زور و تزویر کردن.»

ج – «رویکرد تطبیقی (به جای رویکرد انطباقی و دگماتیستی) در عرصه تدوین تئوریک استراتژی و ایدئولوژی و تشکیلاتی داشتن». پیوسته و علی الدوام بر برنامه حداکثری دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای (توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) به عنوان برنامه و راه و روش و شیوه دموکراتیزاسیون جامعه بودن.

2 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز تا کنون (از خرداد 1355 الی الان) با عنایت به اینکه «هم جهان ما جهان سرمایه‌داری است و هم جامعه ما جامعه سرمایه‌داری است» و از آنجائیکه در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در تحلیل نهائی «دیکتاتوری شاه و شیخ، ریشه در همین نظام سرمایه‌داری حاکم داشته و دارد» لذا پیوسته و علی الدوام:

اولاً «بر گذار از سرمایه‌داری رانتی و نفتی و حکومتی و وابسته حاکم (آنهم به صورت گذار ساختاری تکوین یافته از پائین در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) تاکید داشته‌ایم.»

ثانیاً در رویکرد ما «نظام سرمایه‌داری، نظامی بحران‌زا و مبتنی بر شکاف میان کار و سرمایه و مبتنی بر تعارض میان اجتماعی کردن تولید و تصرف خصوصی ارزش مازاد می‌باشد.»

ثالثاً ساز و کارهای اصلی «نظام سرمایه‌داری بر پایه استثمار انسان از انسان و تمرکز ثروت و سرمایه در سطح کشور و جهان در دست اقلیتی کوچک و غارت‌گر می‌باشد.»

رابعاً «نظام سرمایه‌داری را عامل گسترش نابرابری‌های اجتماعی و بهره‌برداری غارت‌گرانه از منابع طبیعی می‌دانیم.»

خامسا «نظام سرمایه‌داری را عامل تولید و انباشت عظیم سلاح‌های مخرب و یا ایجاد نظام بین‌المللی متکی بر قدرت نظامی و سرمایه مالی و گسترش مصرف‌گرائی تعریف می‌کنیم.»

سادساً نظام سرمایه‌داری را «مانع ایجاد هماهنگی و توازن بین آزادی، برابری و دموکراسی و حفظ محیط زیست در جهان و در منطقه و در کشور می‌دانیم.»

3 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز تاکنون (از خرداد 1355 الی الان) در چارچوب «تکیه بر دموکراسی سه مؤلفه‌ای (دموکراسی سیاسی، دموکراسی اقتصادی و دموکراسی اجتماعی) پیوسته و علی الدوام به دنبال ایجاد توازن میان آزادی و برابری در جامعه بزرگ ایران بوده و می‌باشد.»

4 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز تا کنون (از خرداد 1355 الی الان) «تنها معیار برای تعریف شرایط ذهنی و موقعیت انقلابی در جامعه بزرگ ایران اعتلای جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل و تکوین یافته از پائین، مطالبه‌محور مدنی و صنفی و سیاسی (چه در جبهه آزادی‌خواهانه طبقه متوسط جدید و چه در جبهه برابری‌طلبانه اردوگاه کار و زحمت) تعریف کرده است»، بنابراین پیوسته و علی الدوام بر این باور بوده و هستیم که «تا زمانی که این شرایط ذهنی و موقعیت انقلابی در جامعه بزرگ ایران فراهم نشود، هر گونه انقلاب و تحول و اصلاحات از بالا و پائین محکوم به شکست خواهد بود»؛ و «فقدان یا ضعف و یا پراکندگی و واگرائی افقی و عمودی جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل تکوین یافته از پائین مدنی و صنفی و سیاسی آزادی‌خواهانه و یا برابری‌طلبانه جامعه بزرگ ایران را مولود و سنتز ضعف شرایط ذهنی (نه ضعف شرایط عینی) دانسته و می‌دانیم» و پیوسته و علی الدوام بر این باور بوده و هستیم که «تا زمانی که شرایط ذهنی اعتلای این جنبش‌ها توسط کنش‌گران جنبش پیشگامان در بستر استراتژی آگاهی‌بخش و جنبشی با رویکرد اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی فراهم نشود، نه تنها توسط استراتژی پیشاهنگی (در سه مؤلفه چریک‌گرائی و ارتش خلقی و حزب – دولت لنینیستی تکوین یافته از بالا) نمی‌توانیم به آماده‌سازی شرایط ذهنی در جامعه بزرگ ایران دست پیدا کنیم، بلکه مهمتر از آن اینکه در نهایت اعتلای حرکت موتور بزرگ تنها بر پایه شرایط عینی و در غیبت شرایط ذهنی صورت خیزش‌های اتمیزه و بی‌سر و بی‌استراتژی و بی‌برنامه و بی‌تاکتیک و هدف پیدا می‌کنند که (آنچنانکه در دو خیزش ملی دی‌ماه 96 و آبان‌ماه 98 شاهد بودیم) تاثیری منفی بر اعتلای جنبش‌های دینامیک خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین خواهند داشت». لذا، بدین ترتیب بوده است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز الی الان، مسئولیت و وظیفه محوری پیشگامان را «در عرصه تحقق شرایط ذهنی بر پایه استراتژی آگاهی‌بخش و جنبشی با رویکرد اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی، توسط آگاهی‌گری و گفتمان‌سازی و سازمان‌یابی و کسب هژمونی گفتمانی و راهبری (نه رهبری) بر پایه شرایط عینی و در پیوند با جنبش‌های دینامیک تعریف کرده است.»

5 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 46 سال گذشته در چارچوب «مبارزه رهائی‌بخش و برابری‌طلبانه و آزادی‌خواهانه در جامعه ایران، پیوسته و علی الدوام بر اردوگاه بزرگ مستضعفین بالنده جامعه ایران (چه در جبهه آزادی‌خواهانه طبقه متوسط شهری و چه در جبهه عظیم کار و زحمت پائینی‌های جامعه بزرگ ایران) به عنوان تنها عضله اجرای استراتژی و برنامه خود تکیه داشته است» بنابراین در این رابطه می‌باشد که در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «کنش‌گران بالنده اردوگاه مستضعفین ایران شامل طبقه متوسط شهری و اردوگاه کار و زحمت شهر و روستا تا حاشیه‌نشینان شهری می‌باشند.»

6 - در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز تا کنون (از خرداد 1355 الی الان) «شرایط عینی اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی، با موقعیت اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی متفاوت می‌باشد» زیرا در رویکرد ما، «موقعیت اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی تنها مربوط به زمانی می‌شود که با پیوند دیالکتیکی بین شرایط عینی و شرایط ذهنی جامعه (توسط کنش‌گران جنبش پیشگامان) جنبش‌های دینامیک و خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین می‌توانند به صورت فراگیر و سراسری در سه عرصه مدنی و صنفی و سیاسی وارد پراکسیس تغییرساز سیاسی – اجتماعی بشوند.»

7 - ضعف جنبش‌های مطالبه‌محور دینامیک سه مؤلفه‌ای صنفی و مدنی و سیاسی در 43 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی ریشه در این امور دارند:

الف – شرایط ذهنی عقب مانده حاکم بر توده‌های مردم ایران.

ب – مناسبات سرمایه‌داری رانتی – نفتی – وابسته و فقهی حاکم.

ج - حاکمیت رژیم توتالیتر فقاهتی، فقه‌محور با رویکرد تکلیفی و تقلیدی و تعبدی توسط اسلام دگماتیست فقاهتی، اسلام دگماتیست روایتی، اسلام دگماتیست زیارتی، اسلام دگماتیست صوفیانه اختیارستیز و فردگرا و دنیاگریز و جامعه‌ستیز اشعری‌گری، اسلام دگماتیست فلسفی یونانی‌زده انتزاعی و کلی‌گرا و اسلام دگماتیست کلامی جبرگرای اشعری‌گری می‌باشد.

ادامه دارد