«استراتژی اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» (چه در فاز سازمانی و عمودی آرمان مستضعفین و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین) در بوته پراکسیس سیاسی، اجتماعی و تشکیلاتی کنشگران جنبش پیشگامان، چه دستاوردی به همراه داشته است؟ - قسمت پانزده
ثالثاً برای بازسازی حرکت جنبش پیشگامان در گذشته و آگاهیگری و راهبری و سازمانیابی امروز کنشگران جنبشهای دینامیک و مطالبهمحور صنفی و مدنی و سیاسی جامعه بزرگ ایران کنشگران جنبش پیشگامان باید توجه داشته باشند که «برای ما دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای یا توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات یک برنامه درازمدت میباشد» که برای دستیابی به آن منهای اینکه «باید بر استراتژی آگاهیبخش و جنبشی با رویکرد اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی و تحول ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تکیه نمائیم» و منهای اینکه «در راستای تکوین عضله اجرائی جهت دستیابی به این برنامه باید بر پیوند جنبشهای دینامیک دومولفهای آزادیخواهانه و برابریطلبانه تکیه نمائیم» و منهای اینکه «باید پیوسته در راستای راهبری و آگاهیگری و سازمانیابی و ارتقاء مبارزه سلبی و ایجابی گروههای مختلف اجتماعی از بدنه تا اعماق جامعه بزرگ ایران حرکت کنیم» و منهای اینکه «باید در همه جا بر پیوند میان آزادی و برابری تاکید استراتژیک داشته باشیم» و منهای اینکه «باید پیوسته در راستای نفی تبعیضهای گوناگون در جامعه بزرگ ایران اعم از تبعیض جنسیتی، تبعیض طبقاتی، تبعیض قومی، تبعیض مذهبی، تبعیض نژادی، تبعیض سیاسی و تبعیض اجتماعی مبارزه کنیم» و منهای اینکه برای ما «دموکراسی سوسیالیستی به عنوان برنامه گذار از سرمایهداری رانتی و نفتی و وابسته و حکومتی و فقهی حاکم میباشد» از همه مهمتر اینکه «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای یا توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعاتی، برای ما هم برنامه و هم راه و هم روش و هم شیوه دموکراتیزاسیون کردن جامعه بزرگ ایران میباشد» که مطابق این رویکرد است که «هم آگاهیگری و گفتمانسازی دموکراتیک و هم سازمانیابی و تشکلیابی دموکراتیک و هم راهبری جنبشهای دینامیک پیوسته چه در شکل تاکتیکی و چه در شکل استراتژیکی و چه در شکل فردی و چه در شکل جمعی و گروهی و چه در شکل فراگیر اجتماعی برای ما باید در چارچوب همین دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای به عنوان برنامه و روش و نگرش انجام بگیرد»؛ یعنی کنشگران جنبش پیشگامان نمیتوانند «به دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای یا توزیع اجتماعی و دموکراتیک و عادلانه قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعاتی اعتقاد داشته باشند اما در عرصه راهبری و آگاهییابی و سازمانیابی و یا تشکلیابی عمودی و افقی جنبشهای خودجوش و دینامیک صنفی و مدنی و سیاسی و تکوین نهادهای اجتماعی و روابط میان آنها به صورت دموکراتیک عمل نکنند»؛ بنابراین، از اینجاست که میتوانیم نتیجهگیری کنیم که برای کنشگران جنبش پیشگامان، «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای تنها برنامه و هدفی برای آینده نیست، بلکه هم برنامه است و هم رویکرد و هم راه و هم روش و هم نگرش که کنشگران جنبش پیشگامان باید در تمامی حرکت فردی و تشکیلاتی و اجتماعی و سیاسی خود آن را به نمایش بگذارند.»
بیشک، در همه جا آنها باید مدافع توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی (نه طبقهای و نه حزبی) قدرت باشند و به صورت سلبی و ایجابی با تمرکز قدرت مبارزه کنند و پیوسته سه قدرت زر و زور و تزویر حاکم را به چالش بکشند و مبارزه رهائیبخش در جامعه امروز ایران را به صورت مبارزه ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری تعریف و تبیین نمایند و در برابر رویکرد تکوین دموکراسی از بالا به صورت صرف دموکراسی نمایندگی، بر دموکراسی سه مؤلفهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی تکوین یافته از پائین با مکانیسم دموکراسی مشارکتی و دموکراسی مستقیم و با عضله شوراهای همگانی و فراگیر و سراسری خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل تکوین یافته از پائین تکیه بکنند و بر سکولاریسم سیاسی یا جدائی دین از حکومت (نه جدائی دین از جامعه) و جدائی ایدئولوژی از حکومت (نه جدائی ایدئولوژی از جامعه و حرکت اجتماعی) اعتقاد داشته باشند و بهرهبرداری غارتگرانه و تخریب محیط زیست را به چالش بکشند و نظام سرمایهداری به عنوان نظامی مبتنی بر استثمار انسان از انسان و نظامی مبتنی بر گسترش نابرابریهای اجتماعی و نظامی مبتنی بر بهرهکشی و بهرهبرداری غارتگرانه از منابع طبیعی و تولید و نظام متکی بر قدرت نظامی و سرمایه مالی و گسترش مصرفگرائی و تراکم ثروت در دست لایه نازکی از جامعه همراه با به فلاکت کشاندن گروههای وسیعی از مردم و سپردن سرنوشت جامعه به دست نامرئی بازار به مثابه تنها تنظیم کننده اقتصاد و نظام بحرانزائی که نمیتواند فراز و نشیبها و گسستهای اجتنابناپذیر در روند انباشت سرمایه را از میان بردارد و نظام مبتنی بر شکاف میان کار و سرمایه یا میان اجتماعی بودن تولید و تصرف خصوصی ارزش مازاد و تمرکز ثروت و سرمایه در سطح کشور و جهان در دست اقلیتی کوچک و نظام مبتنی بر نگرش اقتصادمحور و طبقاتی دیدن انسان و امور زندگی و عدم درک اهمیت جایگاه آزادیهای فردی و اجتماعی و دموکراسی و عدم درک ضرورت پیوند بین آزادی و عدالت اجتماعی و دموکراسی و غیره را به چالش بکشند.
برای کنشگران جنبش پیشگامان «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای به عنوان یک برنامه و یک رویکرد و روش و راه علاوه بر اینکه دموکراسی سه مؤلفهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی با سوسیالیسم در پیوند تنگاتنگ قرار دارد و علاوه بر اینکه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای نمایش تلاش سترگ انسانها برای رفع نابرابریها و ساختن جامعه دموکراتیک مبتنی بر آزادی و عدالت اجتماعی و همبستگی انسانها و حفظ محیط زیست میباشد، این دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای امری جبری و اجتنابناپذیر و حتمی نیست بلکه برعکس امری است ارادی و آگاهانه که لازم است آن را توسط آگاهیگری جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از حیطه ضرورتاً تاریخی (آنچنانکه مارکسیسم از نیمه دوم قرن نوزدهم الی الان بر طبل آن میکوبد و همین امر باعث شکست مارکسیسم شده است) به عرصه فعالیت آزادانه انسان برای دستیابی به جامعه مطلوب بکشانند». تا باور «به سرمایهداری به عنوان آخرین فرماسیون اقتصادی – اجتماعی (آنچنان که لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی در جهان تبلیغ مینماید) به چالش کشیده شود». لذا بدین ترتیب است که میتوانیم بگوئیم که «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای به معنای سازماندهی دموکراتیک جامعه هم میباشد، همان سازماندهی دموکراتیک جامعه که هم بر پایه دموکراسی هست و هم در راستای گسترش دموکراسی اجتماعی و مشارکت مستقیم و حداکثری مردم در اداره جامعه و تصمیم گیریهای اقتصادی با سازماندهی دموکراتیک توسط شوراهای خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل و فراگیر و همگانی تکوین یافته از پائین بر پایه توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات برای همگان، با جامعهای همبسته، آشتیجو و جامعه که در آن تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است، میباشد.»
رابعاً برای بازسازی و سازمانیابی تطبیقی حرکت جنبش پیشگامان لازم است که کنشگران جنبش پیشگامان در نظر داشته باشند که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز الی الان (از سال 1355 الی الان) «تشکل داوطلبانه افرادی است که استراتژی آگاهیبخش و جنبشی با رویکرد اصلاح انقلابی و یا انقلاب اصلاحی در راستای دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) را به عنوان برنامه حداکثری که تنها نیروی فاعل اجرای آن جنبشهای فراگیر و سراسری خودجوش و دینامیک و خودرهبر و خودسازمانده و مستقل و تکوین یافته اردوگاه عظیم مستضعفین بالنده جامعه بزرگ ایران (چه در جبهه آزادیخواهانه اقشار میانی یا طبقه جدید و یا طبقه متوسط و چه در اردوگاه عظیم کار و زحمت پائینیها تا اعماق جامعه شهر و روستاهای ایران) میباشد را بپذیرند و بدون تردید این نخستین شرط عضویت و ورود کنشگران به تشکیلات جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؛ و بدون پذیرش این اصل محوری کنشگران جنبش پیشگامان نمیتوانند به جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بپیوندند.»
شرط دوم پیوند آنها به جنبش پیشگامان مستضعفین ایران آن است که آنها پس از قبول شرط اول، «آمادگی خود را برای تحقق برنامه و اهداف و طرحهای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران اعلام نمایند». پر واضح است که در جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از آغاز الی الان (از سال 1355 الی الان) «عضویت و استعفا و کنارهگیری از جنبش پیشگامان مستضعفین ایران چه در فاز عمودی (سازمانی آرمان مستضعفین ایران) و چه در فاز افقی (جنبشی نشر مستضعفین ایران) امری ارادی و آزاد و داوطلبانه بوده و هست و خواهد بود». از آنجائیکه در جنبش پیشگامان مستضعفین ایران پیوسته و علی الدوام «ساختار تشکیلاتی (به جای ساختار هرمی مبتنی بر سانترالیسم دموکراتیک انطباقی) بر پایه ساختار تشکیلاتی تطبیقی مبتنی بر تلفیق دموکراسی مستقیم و دموکراسی مشارکتی و دموکراسی نمایندگی است، در نتیجه همین امر باعث میگردد که همه اعضا در تشکیلات جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از حقوق برابر برخوردار باشند» و باز همین امر باعث میگردد که امکان مشارکت مستمر به صورت علی السویه برای همه اعضا از قاعده تا بدنه و تا رأس فراهم باشد.
«کنشگران جنبش پیشگامان چه در داخل و چه در خارج از کشور، چه در مرکز و چه در شهرها و روستاها در راستای بازسازی و سازمانیابی تکوین یافته از پائین (نه تزریق شده از بالای) جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، ضروری است که تقسیم کار و تعیین ارگانها اداره کننده به صورت شورائی و دموکراتیک توسط انتخاب افراد از درون خودشان انجام بدهند»؛ زیرا تنها در این رابطه است که «سازمانیابی دموکراتیک و تکوین یافته از پائین به صورت دینامیک در تشکیلات جنبشی پیشگامان مستضعفین ایران میتواند به صورت سراسری مادیت پیدا کند»؛ بنابراین، بدون تکیه بر سه اصل:
1 - مکانیزم شورائی.
2 - انتخاباتی بودن امور.
3 - تکوین از پائین نه تزریق از بالا، امکان سازمانیابی تطبیقی و دموکراتیک بر پایه مکانیسم تلفیق دموکراسی مستقیم و دموکراسی مشارکتی و دموکراسی نمایندگی در جنبش پیشگامان مستضعفین ایران امری محال و غیر ممکن میباشد.
ادامه دارد