مبانی گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته – قسمت هشت

 

باری، از مبانی دیگر گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی خود (چه در فاز عمودی و یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) «جایگاه تریلوژی آگاهی، آزادی و برابری است» که در جهان‌بینی و منظومه معرفتی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، «سنتز ارگانیکی از هدف رسالت انبیاء ابراهیمی می‌باشد» که در ادبیات قرآن و نهج‌البلاغه مبانی این هدف رسالت انبیاء ابراهیمی به این صورت مطرح گردیده است:

1 - مبنای «واحد خلقت» همه انسان‌ها «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ... - ای مردم از پروردگاری پروا دارید که همه شما را از نفس واحدی خلق کرده است» (سوره نساء - آیه 1).

2 - «تساوی همه انسان‌ها در حقوق طبیعی خود» «الناس یولدون ویظلون احرارا متساوین فی الحقوق - همه انسان‌ها از زمانی که به دنیاِ می‌آیند، آزاد و در حقوقشان با هم برابرند» (نهج البلاغه).

3 - «آزادی سیاسی برای همه انسان‌ها» «...وَ لَا تَکنْ عَبْدَ غَیرِک وَ قَدْ جَعَلَک اللَّهُ حُرّاً... - برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است» (نهج‌البلاغه – نامه 31).

4 - «آزادی در انتخاب مذهب و عقیده» «لا اِکراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی... - زور و جبری در انتخاب دین وجود ندارد، راه از بیراهه باز شناخته شده است» (سوره بقره - آیه 256).

5 - حرکت بر پایه «شناخت و آگاهی» است «قُلۡ هَٰذِهِ سَبِیلِیٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَی ٱللَّهِ عَلَیٰ بَصِیرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِی... - بگو این است راه من و راه آن که پیروی من کند که به بینائی و آگاهی به خدا بخوانم» (سوره یوسف - آیه 108).

باری، از مبانی دیگر گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی آن موضوع «درد بزرگ جامعه ایران است» که در طول 47 سال گذشته با تاسی از منظومه معرفتی معلم کبیرمان شریعتی، ما بر خلاف روشنفکران و نظریه‌پردازان پیشا مشروطیت و پسا مشروطیت از سیدجمال و میرزا ملکم خان و میرزا یوسف خان مستشار الدوله تا احمد کسروی و صادق هدایت و تا دکتر محمد مصدق و مهندس مهدی بازرگان و تا جلال آل احمد و سید احمد فردید و تا مارکسیست‌های قرن بیستم از تحزب‌گرایان حزب – دولت (مانند حزب توده) تا چریک‌گرایان رژی دبره‌ای (مانند فدائیان خلق) و بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق از مهندس محمد حنیف نژاد تا مهندس سعید محسن و الی زمان هذا همه این‌ها بدون استثناء «درد اصلی جامعه ایران را به صورت تک مؤلفه اعم از استثمار و یا استبداد و یا سنت و یا مدرنیته و غیره مطرح می‌کردند.»

لذا در این میان تنها شریعتی بود که «درد اصلی جامعه ایران را به صورت سه مؤلفه‌ای زر و زور و تزویر یا استثمار، استبداد و استحمار یا تیغ، طلا و تسبیح مطرح کرد» (البته در چارچوب تحلیل مشخص از شرایط مشخص جامعه ایران) شریعتی معتقد به «آرایش این سه مؤلفه بود». از نظر جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 44 سال گذشته که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در چارچوب «نظریه ارتجاعی ولایت فقیه خمینی» (که بر پایه اسلام دگماتیسم و ارتجاعی فقاهتی و ولایتی و روایتی استوار می‌باشد) «خشن‌ترین استبداد تاریخ بشر» (که شامل سه مؤلفه استبداد سیاسی، استبداد دینی و استبداد مدنی می‌باشد) همراه با «خشن‌ترین استثمار» (که شامل سه مؤلفه استثمار انسان از انسان، استثمار طبقه از طبقه و استثمار حاکمیت از ملت می‌شود، توسط مناسبات «سرمایه‌داری، رانتی و نفتی و حکومتی حاکم») بر جامعه ایران، تحمیل کرده‌اند.

در نتیجه همین امر باعث گردیده است که برای «اولین بار در تاریخ ایران رژیم مطلقه فقاهتی در طول 44 سال گذشته، حاکمیتی بر پایه سه مؤلفه استبداد و استثمار و استحمار آن هم در موحش‌ترین شکل آن بر جامعه نگون‌بخت ایران تحمیل کرده است». مع هذا، به همین دلیل است که در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 44 سال گذشته «تنها با مبارزه ساختاری و سیستمی (نه مبارزه موردی) با سه مؤلفه استثمار و استبداد و استحمار رژیم مطلقه فقاهتی حاکم است که امکان رهائی جامعه ایران از ستم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم وجود دارد» بنابراین، بدین ترتیب است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 44 سال گذشته موضوع پدیده فساد در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در این چارچوب تبیین می‌کرده است، چرا از نظر جنبش پیشگامان مستضعفین ایران پدیده فساد محیط بر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را به این شکل تحلیل می‌کند:

اولاً این فساد صورت سیستمی و ساختاری دارد (نه صورت موردی) لذا به همین دلیل است که از نظر جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در چارچوب رژیم مطلقه فقاهتی حاکم مبارزه با «فساد» باید صورت سیستمی و ساختاری داشته باشد نه به صورت مبارزه با «مفسد». (لازم به ذکر است که مبارزه با فساد غیر از مبارزه با مفسد است زیرا مبارزه با مفسد و یا مبارزه با مفسدین باید توسط قوه قضائیه انجام بگیرد در صورتی که مبارزه با فساد باید به صورت ساختاری با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم باید توسط پیشگامان صورت بگیرد) معنای دیگر این حرف آن است که در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در طول 44 سال گذشته «عامل فساد سرمایه‌داری رانتی و نفتی و حکومتی می‌باشد» که توسط رژیم مطلقه فقاهتی از این نظام سرمایه‌داری رانتی و نفتی و حکومتی دفاع همه جانبه می‌شود.

ثانیاً از نظر جنبش پیشگامان مستضعفین ایران خود فساد در مناسبات سرمایه‌داری رانتی و نفتی و حکومتی حاکم «یک نوع استثمار حکومت از ملت ایران می‌باشد» بنابراین فساد سیستمی و ساختاری در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، فقط «محدود به استثمار طبقه از طبقه نمی‌شود» بلکه مشمول «استثمار حکومت از مردم می‌گردد

ثالثاً فساد ساختاری و سیستمی در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم مانند تورم و کاهش ارزش پول کشور «خود استثمار مضاعف بر ملت نگون‌بخت ایران می‌باشد». از مبانی دیگر گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در عرصه نظر و عمل، در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی آن اینکه:

1 - جنبش پیشگامان در 47 سال گذشته پیوسته و علی الدوام به دنبال آن بوده است که در عرصه نظر بتواند از جمع اندیشه معلمان کبیرمان اقبال و شریعتی، «سنتز جدیدی» ایجاد کند بنابراین، ما در عرصه نظر هرگز به دنبال «کپی – پیست» کردن از اندیشه‌های اقبال و شریعتی نبوده‌ایم، بلکه برعکس پیوسته به دنبال آن بوده‌ایم که با رویکرد تطبیقی بتوانیم از جمع ارگانیک اندیشه شریعتی و اقبال یک «سنتز جدیدی» ایجاد کنیم. بدون تردید، «در سنتز دیدگاه نظری ما (پیوسته و علی الدوام) حالیت مستقلی در برابر اندیشه‌های اقبال و شریعتی داشته است؛ و هرگز نقد و نظر در پای وحدت مکانیکی بین آنها ذبح نکرده‌ایم.»

2 - در عرصه عمل در 47 سال گذشته بر این باور بوده‌ایم که «پیشگام و یا پیشگامان نباید وارد قدرت و یا پروسه کسب قدرت سیاسی از بالا و یا از پائین بشوند»، وظیفه عملی پیشگام و پیشگامان به صورت خلاصه «تقویت جامعه مدنی جنبشی است» و آن هم از طریق «جنبش‌های دینامیک خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر دینامیک جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین می‌باشد نه تقویت جامعه مدنی از طریق احزاب سیاسی بالائی». به بیان دیگر «پیشگام و پیشگامان هرگز نمی‌توانند از طریق ورود در قدرت و احزاب سیاسی بالائی، جامعه مدنی جنبشی را در جامعه ایران تقویت نمایند

3 - پیوسته و علی الدوام در 47 سال گذشته بر این باور بوده‌ایم که «پیشگام و پیشگامان نباید در خانه بنشینند، بلکه برعکس باید در عرصه میدانی جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و استوار بر رهبری جمعی دینامیک درون‌زای تکوین یافته از پائین حرکت کنند و با این جنبش‌های افقی پیوسته باید پراتیک کنند.»

4 - پیشگام و پیشگامان باید امر رهائی مستضعفین بالنده جامعه را «به دست خود آنها» انجام دهند؛ و هرگز «نباید به دنبال رهبری آنها از بالا یا از پائین باشند» به بیان دیگر «برای مستضعفین بالنده، امر رهائی خودشان تنها به دست خودشان امکان‌پذیر است.»

5 - «تمامی مبارزه پیشگامان مستضعفین ایران اعم از نظری و عملی باید معطوف به قدرت گرفتن جامعه باشد و لاغیر.»

6 - برای پیشگامان مستضعفین ایران جامعه دموکراتیک تنها زمانی تکوین پیدا می‌کند که «توازن قوا بین بالائی‌های قدرت و پائینی‌های قدرت حاصل بشود»؛ و این مهم هرگز اتفاق نمی‌افتد مگر زمانیکه «پایه جامعه بر جنبش‌های دموکراتیک سراسری خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین استوار بشود.»

7 - پیشگامان زمانی می‌توانند از حرکت‌های اصلاح‌طلبانه حمایت کنند که:

اولاً آن «حرکت‌های اصلاح‌طلبانه، جامعه‌محور و جنبش‌محور باشند، نه دولت‌محور و حزب‌محور.»

ثانیاً آن «اصلاحات حاصل پروسه تکوین یافته از پائین باشد نه برنامه تزریق شده از بالا توسط حکومت و احزاب بالائی قدرت.»

ثالثاً خود «پیشگامان باید برای تغییر در جامعه، استراتژی و تاکتیک مشخص داشته باشند نه اینکه مانند حزب باد به هر طرفی به صورت خودبخودی حرکت کنند». مع الوصف، در صورتی که «پیشگامان استراتژی تغییر نداشته باشند، هرگز نمی‌توانند حتی از حرکت‌های اصلاح‌طلبانه جنبشی تکوین یافته از پائین هم حمایت کنند.»

ادامه دارد