مبانی گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، در 47 سال گذشته در دو فرایند «حیات درونی و برونی آن»

(چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) – قسمت سوم

 

خامسا در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته، «وظیفه اصلی کنش‌گران جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» در رابطه با جنبش‌های دینامیک خودجوش خودسازمانده و خودرهبری جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین، «تکیه بر خودسازماندهی دینامیک» و «خودآگاهی‌یابی دموکراتیک» و «خودرهبری جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین» می‌باشد.

سادساً در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی خود، چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی نشر مستضعفین ایران) تکیه بر «سوسیالیسم جامعه‌محور» (نه سوسیالیسم طبقه‌محور مارکسی و نه سوسیالیسم حزب – دولت لنینیستی و نه سوسیالیسم دولت رفاه سرمایه‌داری) تنها در بستر دموکراسی سه مؤلفه‌ای (سیاسی و اجتماعی و اقتصادی) «مستقیم و مشارکتی و شورائی» (نه دموکراسی تک مؤلفه‌ای صرف سیاسی تکوین یافته از بالای لیبرال دموکراسی سرمایه‌داری کشورهای متروپل سرمایه‌داری غربی) امکان‌پذیر می‌باشد؛ به عبارت دیگر، در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) آنچنانکه «دموکراسی و حقوق بشر بدون دموکراسی سه مؤلفه‌ای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی امری غیر ممکن می‌باشد، سوسیالیسم سه مؤلفه‌ای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هم بدون دموکراسی سه مؤلفه‌ای مستقیم و مشارکتی و شورائی (سیاسی و اجتماعی و اقتصادی) بی معنی است» البته معنای دیگر این حرف آن است که در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته، «آگاهی و آزادی و برابری» یا «نان و آزادی» در کنار هم قابل تعریف بوده است؛ و قطعاً، «بدون یکی نمی‌توان از دیگری تعریف دیالکتیکی کرد». بر این مطلب بیافزائیم که در این رابطه بوده است که در 47 سال گذشته، در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای عبارت بوده است از «توزیع عادلانه و اجتماعی و دموکراتیک، قدرت و ثروت و اطلاعات.»

در همین رابطه بوده است که در 47 سال گذشته، در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، هم دموکراسی و هم سوسیالیسم یک «پروسس» دموکراتیک و دینامیک بوده است، نه یک «پروژه» استاتیک، حزبی یا طبقه‌ای و یا دولتی و حکومتی و همچنین در این رابطه بوده است که در 47 سال گذشته در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، «دموکراسی سه مؤلفه‌ای و سوسیالیسم سه مؤلفه‌ای» موضوعی نیست که به صورت «طالع از پیش مقدر شده جبری و تاریخی» برای یک جامعه حاصل بشود، بلکه برعکس موضوعی است که باید «توسط خود جامعه ساخته بشود؛ و تا زمانیکه وجدان اجتماعی و اراده ملی یک جامعه برای ساختن دموکراسی و سوسیالیسم بر پایه آگاهی‌یابی و سازمان‌یابی حاصل نشود، نمی‌توان به دموکراسی و سوسیالیسم در جامعه دست پیدا کرد.»

شانزدهم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته، «نقد و نفی سرمایه‌داری رانتی و نفتی و حکومتی و فسادزا و فسادزی به عنوان نظم سیاسی – اقتصادی حاکم بر جامعه ایران (در عرصه نظر و عمل) یک مانیفست و منشور بی‌بدیل (گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) بوده است، نه یک امر اخلاقی و ذهنی و روشنفکرانه» زیرا پیوسته و علی الدوام بر این باور بوده و هستیم که (آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی) می‌گوید، «بزرگ‌ترین مشکل جامعه بشری و جهان امروز، سرمایه‌داری به عنوان مناسبات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در جامعه و جهان قرن بیستم و بیست و یکم می‌باشد» مع هذا، بدون نابودی آن و جایگزینی دموکراسی مستقیم و مشارکتی و شورائی و دینامیک سه مؤلفه‌ای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و استقرار دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای (توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت و ثروت و اطلاعات) به عنوان مناسبات حاکم، جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران هرگز و هرگز نمی‌تواند، به صلح و رفاه و رهائی و محیط زیست سالم دست پیدا کنند.

هفدهم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی، چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) «دموکراسی سه مؤلفه‌ای مستقیم و مشارکتی و شورائی، بر پایه جوهر سوسیالیستی آن» (آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی می‌گوید) به دنبال «نفی استثمار و استبداد و استحمار، یا زر و زور و تزویر، در شکل سلبی و ایجابی وهاکذا، به دنبال نفی استثمار انسان از انسان، طبقه از طبقه و ملت از ملت و نفی مالکیت خصوصی و دولتی بر ماشین یا ابزار تولید جمعی» می‌باشد.

هیجدهم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای (توزیع عادلانه و اجتماعی و دموکراتیک قدرت و ثروت و اطلاعات) به معنای «مهار قدرت و ثروت و اطلاعات بالائی‌های حکومت توسط قدرت‌یابی پائینی‌های قدرت بر پایه جنبش‌ها و شوراهای دینامیک و دموکراتیک خودجوش خودسازمانده و خودرهبر جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین (به صورت سلبی و ایجابی) بوده است» بنابراین، در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) «بدون تکوین و نهادینه شدن جامعه مدنی جنبشی سراسری و فراگیر و شوراهای سراسری دینامیک و دموکراتیک خودجوش خودسازمانده و خودرهبر درون زای جمعی تکوین یافته از پائین، دموکراسی سه مؤلفه‌ای یا مهار سلبی و ایجابی قدرت و ثروت و اطلاعات، بالائی‌های حکومت امری محال و غیر ممکن و صوری و فرمالیته می‌باشد.»

نوزدهم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) اسلام و دین در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران دارای پتانسیل یک «نیروی عظیم اجتماعی» (نه نیروی حکومتی، آنچنانکه در 44 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم داشته است) می‌باشد بنابراین، در همین رابطه بوده است که (در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) با تاسی از گفتمان معلم کبیرمان شریعتی، بر این باور بوده‌ایم که «بدون دستیابی به اسلام منهای روحانیت و اسلام منهای فقه و فقاهت» هرگز نمی‌توانیم، به «اسلام جدای از حکومت دست پیدا کنیم» و نمی‌توانیم به «اسلام به عنوان یک نیروی عظیم اجتماعی (نه حکومتی) دست پیدا کنیم». علی ایحال، در این رابطه بوده است که در 47 سال گذشته، «نبرد نظری و تئوریک و ایدئولوژیک با اسلام دگماتیست فقاهتی، زیارتی، روایتی، ولایتی و مداحی‌گری حوزه‌های فقهی، جزء وظایف اصلی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران دانسته و می دانیم.»

بیستم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی خود، چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) در چارچوب رویکرد «تقدم انقلاب اجتماعی (تحول همه جانبه ساختاری اجتماعی) بر انقلاب سیاسی (تحول همه جانبه ساختاری سیاسی») از آنجائیکه هرگونه تحول ساختاری دینامیک و دموکراتیک و تکوین یافته از پائین در گرو انجام «تحول عظیم ساختاری فرهنگی» به صورت دموکراتیک و دینامیک و تکوین یافته از پائین در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران می‌باشد، به همین دلیل (ما در 47 سال گذشته) «انجام تحول عظیم ساختاری فرهنگی» در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در گرو «تحقق شعار نجات اسلام قبل از مسلمین»(معلمان کبیرمان اقبال و شریعتی) یا «بازسازی تطبیقی اسلام تاریخی، قبل از بازسازی عملی جامعه بزرگ ایران» می‌دانیم؛ چراکه در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) آنچنانکه «بدون یک تحول عظیم ساختاری فرهنگی» نمی‌توان در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، «نیروی عظیم اجتماعی» توده‌های اعماق جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران را آزاد کرد، قطعاً بدون دست یابی به «اسلام دموکراتیک» در برابر «اسلام دگماتیسم، فقه‌زده، روایت‌زده، استبدادزده و سنت‌زده حوزه‌های فقهی» هرگز نخواهیم توانست به «دموکراتیزاسیون کردن» جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، در راستای انقلاب عظیم و دینامیک و دموکراتیک جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران دست پیدا کنیم.

بیست و یکم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) در بستر «استراتژی آگاهی‌بخش» و در چارچوب شعار استراتژیک «آگاهی، آزادی، برابری»، «آگاهی و آگاهی‌یابی نقش کلیدی و محوری داشته است». چراکه در این گفتمان «آگاهی» در شکل «آگاهی کنکرت و مشخص یا خودآگاهی» (نه آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی) می‌تواند «انرژی عظیم جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران را در عرصه پراکسیس سیاسی – اجتماعی، آزاد کند» یا به بیان دیگر، در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) «در تبیین جایگاه آگاهی و خودآگاهی این باور وجود داشته است که (آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی می‌گوید) همیشه تحت تأثیر خودآگاهی یا آگاهی‌های تئوریک است که انرژی در عمل و پراکسیس سیاسی – اجتماعی آزاد می‌شود.»

باری، در این رابطه بوده است که (در 47 سال گذشته) در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، «وظیفه پیشگامان» عبارت بوده است از: «آگاهی‌دهی و آگاهی‌یابی و سازمان‌دهی و جهت‌دهی به شعارها و تدوین نقشه راه و راهبری (نه رهبری) جنبش‌های دینامیک خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر جمعی و درون‌زای تکوین یافته از پائین در سه مؤلفه صنفی و مدنی و سیاسی و گفتمان‌سازی و تئوریزه کردن مبانی حرکت جنبش‌های دینامیک و دموکراتیک جامعه و آسیب‌شناسی و آنالیز و تحلیل مستمر حرکت‌های اجتماعی و سیاسی و صنفی گروه‌های مختلف جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران.»

بیست و دوم اینکه - در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 47 سال گذشته) در خصوص «تعریف و تبیین وظایف پیشگامان» (در شرایط مختلف اجتماعی و تاریخی، حرکت تحول‌خواهانه جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران) «تحول ساختاری اجتماعی (انقلاب اجتماعی) از بالا توسط دولت امکان‌پذیر نمی‌باشد» در چارچوب این رویکرد است که «وظیفه پیشگامان»(در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته) هرگز و هرگز «کسب قدرت سیاسی یا مشارکت در قدرت سیاسی نبوده و نیست» بلکه وظیفه پیشگامان بسترسازی جهت «تحول ساختاری همه جانبه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی تکوین یافته از پائین» در چارچوب «استراتژی آگاهی‌بخشی» توسط «تکیه بر خودآگاهی‌بخش دموکراتیک و خودسازماندهی دینامیک و خودرهبری جمعی و درون‌زای تکوین یافته از پائین» در خصوص «جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر درون‌زای تکوین یافته از پائین» گروه‌های مختلف جامعه بزرگ ایران، چه در «جبهه عظیم برابری‌طلبانه اردوگاه نیروی کار جامعه ایران (اعم از کارگری و کارمندی) و چه در جبهه بزرگ آزادی‌خواهانه اقشار میانی جامعه ایران» و در بستر «سه شکل مبارزه صنفی و مدنی و سیاسی آن‌ها می‌باشد.»

ادامه دارد