جنبش زنان ایران در مسیر رهائی (از ستم‌های مضاعف جنسیتی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی – قضائی، توسط مبارزه عدالت‌خواهانه و برابری‌طلبانه) چه چالش‌هائی پیش روی دارد؟ - قسمت اول

 

در نیمه اول سال جاری (1400) توسط سایت امنیتی انصاف نیوز تصویری از پانزده دانشجوی دختر فارغ التحصیل دانشگاه تهران منتشر شد که به شکل گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا کرد. در این تصویر پانزده دختر فارغ التحصیل دانشگاه تهران با لباس یکسان فارغ التحصیلی (روپوش مشکی و یقه قرمز رنگ) در مقابل سر در معروف دانشگاه تهران ایستاده بودند و عکس یادگاری گرفته بودند. قابل ذکر است که در این عکس، به جز یک نفر، بقیه دختران بدون روسری بودند. بر این مطلب بیافزائیم که در آذر 96 نزدیک همین سر در دانشگاه تهران به سمت میدان انقلاب خانم ویدا موحد با قرار گرفتن بر روی یک سکو، به عنوان اعتراض به حجاب تحمیلی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، روسری خودش را بر سر چوب کرده بود که (هر چند به صورت معدود) برای مدتی این عمل خانم ویدا موحد به صورت الگوئی برای اعتراض، از حجاب اجباری و تحمیلی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم توسط بعضی از زنان ایرانی در تهران و شهرستان‌ها درآمد؛ که البته توسط رژیم مطلقه فقاهتی حاکم سرکوب گردید و عاملین آن هم دستگیر و زندانی شدند؛

و باز در فرایند پسا سرکوب همین حرکت اعتراضی دختران انقلاب بود که خامنه‌ای گفت: «آن همه هزینه فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر فریب بخورند و در گوشه و کنار روسری از سر بردارند و همه تلاش‌هایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این مسئله‌ای نیست، اما آنچه بنده را حساس می‌کند طرح مسئله حجاب اجباری از دهان برخی از خواص است این عده که در میان آنها روزنامه‌نگار، روشنفکرنما و آخوند هم و جود دارد همان خطی را دنبال می‌کنند که دشمن نتوانسته با آن همه هزینه در کشور به نتیجه برساند که انشاء الله این کارشان نادانسته باشد لذا حکومت باید مانع انجام جرم علنی بشود. در باب فرمان حجاب امام خمینی بعضی گفته‌اند که حرف امام مربوط به همه زنان نبوده است، این حرف غلط است زیرا در آن زمان ما بودیم و خبر داریم که امام بزرگوار در مقابل این منکر واضح که به دست پهلوی‌ها و دنباله‌های آنها در کشور ایجاد شده بود همچون همه منکرات مثل کوه محکم ایستاد و گفت حجاب باید وجود داشت باشد» (نقل قول از خامنه‌ای).

باری، در این رابطه بود که موضوع عکس یادگاری 15 دختر دانشجوی دانشگاه تهران (که در هفته اول آبان‌ماه سال جاری توسط سایت امنیتی انصاف نیوز انتشار فراگیر پیدا کرد) در حقیقت یک اعلام خطر (توسط نهادهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) در راستای بازتولید حرکت دختران خیابان انقلاب آذر 96 تفسیر شد. به همین دلیل بود که این سایت امنیتی (رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) اقدام 15 دانشجوی دختر دانشگاه تهران را تحت عنوان «کشف حجاب» تیتر زد؛ و در ادامه با انتشار واکنش‌های منفی و غضب‌آلود حامیان دست‌ساز حکومتی (نسبت به این موضوع) تحت عنوان کاربران توئیتری (با فرار به جلو) جناح سرکوب‌گر حاکمیت از این طریق به دنبال آن بودند که «از تکرار این موضوع و جریانی شدن آن (مانند حرکت دختران خیابان انقلاب) جلوگیری نمایند» ( به اصطلاح گربه را در حجله خفه کنند). از اینجا بود که همین سایت امنیتی فردای آن روز تصویر دست‌ساز حکومتی دیگری از پانزده دختر حزب اللهی با چادرهای مشکی و روسری و ماسک قرمز در همان نقطه مقابل سر در دانشگاه تهران منتشر کرد؛ و البته از پس فردای آن روز هم طبق دستور علیرضا زاکانی (شهردار تهران منتخب حزب پادگانی خامنه‌ای) برای جلوگیری از تکرار آن حرکت (پانزده دانشجوی دختر اول) جلوی سر در دانشگاه تهران را با پارچه سبزی پرده‌کشی کردند.

بی‌شک از آنجائیکه (در طول 42 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) این رژیم در کادر نهادینه کردن اسلام فقاهتی زن‌ستیز حوزه‌های فقهی، پیوسته حقوق اجتماعی و اقتصادی و سیاسی زنان ایران را به چالش کشیده‌اند، مبارزه با حجاب اجباری (تحمیلی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم که از کمتر از یک ماه پس از 22 بهمن ماه 57 یعنی از 17 اسفند ماه 57 الی الان ادامه داشته است) در عرصه جامعه زنان ایران به عنوان نماد مبارزه عدالت‌خواهانه و برابری‌طلبانه زنان ایران در مسیر رهائی از ستم‌های مضاعف جنسیتی در آمده است، بنابراین همین امر باعث گردیده (به خصوص در این شرایط خودویژه جامعه بزرگ ایران) که «مبارزه با حجاب اجباری در نوک پیکان مبارزه عدالت‌خواهانه جنسیتی بخشی از جامعه زنان ایران درآید». عنایت داشته باشیم که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم (در طول 42 سال گذشته عمر این رژیم) توسط شعار دفاع از پروژه حجاب تحمیلی زنان به دنبال آن بوده است که:

اولاً با فقاهتی کردن موضوع حجاب تحمیلی زنان شرایط برای وحدت درونی بر پایه رویکرد فقاهتی فراهم بکند.

ثانیاً با کشف حجاب خواندن حرکت اعتراضی زنان، رژیم به دنبال به محاق کشانیدن مبارزه واقعی زنان در دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش برای زنان ایران می‌باشد.

ثالثاً رژیم با نشان دادن وجه سلبی مبارزه با حجاب تحمیلی (آن هم به صورت عکس‌العملی که توسط لیبرال فمینیسم‌های خارج‌نشین، به جای مبارزه دفاع از آزادی و حق انتخاب در پوشش زنان ایران مطرح می‌کنند) به دنبال آن است که مبارزه عدالت‌خواهانه جنسیتی جامعه زنان ایران را در پای مبارزه برای کشف حجاب لیبرال فمینیسم خارج‌نشین ذبح بکند.

رابعاً رژیم مطلقه فقاهتی حاکم تلاش می‌کند تا با تک مؤلفه‌ای نشان دادن جنبش دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش جنبش زنان ایران و تبلیغ انحرافی در باب آن، به صورت کشف حجاب ( آنچنانکه رضا شاه از سال 1304 در راستای پروژه مدرنیزاسیون تزریقی از بالای فرهنگی در جامعه ایران با تاسی از آتاتورک و رویکرد امپریالیسم انگلیس حرکت کشف حجاب از بالا با قدرت حکومتی بر جامعه ایران تزریق کرد) بین لایه‌های مختلف جامعه زنان ایران شکاف ایجاد نماید. باز هم تاکید و تکرار می‌کنیم که «بین شعار کشف حجاب که یک شعار لیبرالیستی (لیبرال فمینیسم‌های خارج‌نشین) می‌باشد، با شعار دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش (برای همه زنان ایران) که یک شعار دموکراتیک و یک شعار بر پایه عدالت جنسیتی (جنبش زنان ایران) می‌باشد از فرش تا عرش تفاوت و تمایز وجود دارد.»

لازم به ذکر است که در 150 سال گذشته حرکت تحول‌خواهانه جامعه زنان ایران، این جامعه نشان داده است که در تحلیل نهائی «این دو شعار در جامعه بزرگ ایران دو فونکسیون کاملاً متفاوت داشته است». به طوری که در طول نیم قرن عمر رژیم کودتائی و توتالیتر پهلوی شاهد بودیم که «شعار مکانیکی کشف حجاب برای زنان ایران (خارج از شعار دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش برای زنان ایران که در بستر عدالت جنسیتی قابل تعریف می‌باشد) نه تنها باعث همگرائی کنش‌گران جنبشی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین جامعه زنان ایران نمی‌شود، بلکه برعکس بسترساز واگرائی میان لایه‌های مختلف جامعه زنان ایران می‌گردد»؛ و از اینجا است که ما بر این باوریم که در جامعه امروز ایران «باید بین طرفداران لیبرال فمینیسم که ( با مطلق کردن موضوع کشف حجاب) هیچ مبارزه عدالت‌خواهانه و برابری‌طلبانه (و در رأس آنها تکیه بر مبارزه عدالت جنسیتی) برای جامعه زنان ایران را به رسمیت نمی‌شناسند و تنها توسط تکیه بر مبارزه برای کشف حجاب است که آنها آزادی زنان ایران را دنبال می‌کنند، با مبارزه عدالت‌طلبانه واقعی زنان ایران (که در طول 150 سال گذشته توسط پیشگامان جنبش زنان ایران ادامه داشته است و در نوک پیکان حرکت آنها هم تکیه بر مبارزه عدالت‌خواهانه جنسیتی قرار داشته است و در این رابطه هم شعار آنها دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش برای همه زنان ایران است نه طرح مکانیکی کشف حجاب) تمایز قائل شد.»

به همین دلیل است که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم (در طول 42 سال گذشته عمر خود) پیوسته تلاش کرده است تا با تبلیغات سوء خود «آدرس اشتباهی به جامعه ایران بدهد، یعنی جوهر جنبش عدالت‌خواهانه جنسیتی و با شعار دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش برای همه زنان ایران را در تبلیغات خود به صورت کشف حجاب برای همه زنان ایران تحریف می‌کند». بدین خاطر در این رابطه برای فهم این مهم به ذکر چند نمونه از حرکت‌های تبلیغاتی جریان‌های درون حاکمیت می‌پردازیم:

الف - علی مطهری در سایت فرارو در این رابطه گفته است که: «نظر پدرش این بوده که مطرح شدن الزام حجاب در اسفند ماه 1357 ( توسط خمینی) زود هنگام بوده است و می‌بایست بعد از استقرار نسبی نظامات اسلامی در کشور الزام حجاب مطرح بشود» (نقل قول از علی مطهری). قابل ذکر است که در این مصاحبه علی مطهری خودش تمام قد از حجاب اجباری رژیم دفاع و حمایت می‌کند.

ب – علیرضا بهشتی (فرزند سید محمد بهشتی) در مصاحبه با سایت فرارو می‌گوید: «پدرش قطعاً با حجاب اجباری سازگاری نداشته است و در دوران مسئولیتش در دادگستری نیز چنین کاری نکرده است» (نقل قول از علیرضا بهشتی). برای فهم این داوری انحرافی علیرضا بهشتی در این جا مجبور به طرح داوری سید محمد بهشتی نسبت به تحمیل حجاب اجباری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم می‌باشیم. او در این رابطه می‌گوید: «توای خانم بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزه‌ای هست که تو را وا می‌دارد به جای پوشش با کرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است می‌خواهی بدون این پوشش به خیابان‌ها و کوچه بیائی، آیا خودآگاه یا ناخودآگاه میل به خودنمایی و نمایش دادن خویشتن در برابر دیدگان دیگران تو را به این گناه وا نمی‌دارد؟ بنابراین اگر تو نتوانستی این تمایل را در خودت مهار بکنی و دوباره خواستی اینگونه بیرون بیایی باید به شما بگوئیم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعی‌اش تحمل نمی‌کند» (نقل قول از سید محمد بهشتی).

ج - اکبر هاشمی رفسنجانی در خصوص حضور زنان در دانشگاه‌ها در مصاحبه با نشریه آرمان گفته است که: «اگر جلوی این کار را نگیریم زنان همه دانشگاه‌ها را می‌گیرند و بعداً هم همین‌ها مدیران کشور می‌شوند، چون تحصیلکرده هستند و تخصص دارند. من فکر می‌کنم بعضی‌ها اشتباه می‌کنند، زیرا اگر خانم‌ها پیشرفت کنند و کاملاً امروزی بشوند نخستین اثر آن این است که روی بچه‌هایمان تأثیر بد می‌گذارند چراکه خانواده انسان‌ساز است و کانون خانواده هم مادر است» (نقل قول از اکبر هاشمی رفسنجانی).

باری، بدین ترتیب است که می‌توانیم بگوئیم که یکی از آفت‌های جنبش زنان ایران در طول 42 سال گذشته همین موضوع مبارزه تک مؤلفه‌ای (با حجاب تحمیلی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) لیبرال فمینیسم‌های خارج‌نشین می‌باشد، زیرا اگر جنبش زنان ایران در بستر جنبش عدالت‌خواهانه موضوع مبارزه همه جانبه با حجاب تحمیلی (رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) را دنبال می‌کردند، علاوه بر اینکه جنبش زنان ایران می‌توانستند در پروسه پیکار خود «دگرگون‌سازی بنیادی مناسبات اجتماعی مردسالارانه را توسط دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی و رفع تبعیض و نابرابری دنبال کنند» و علاوه بر اینکه جنبش زنان ایران می‌توانستند «رویکرد درازمدت جامعه زنان ایران را که همان دستیابی به حقوق برابر با مردان در حوزه‌های مدنی و سیاسی و اقتصادی است، در عرصه عمل و نظر تبیین و تعریف نمایند» و علاوه بر اینکه جنبش زنان ایران می‌توانستند «شعار دفاع از آزادی و حق انتخاب پوشش برای همه زنان ایران را جایگزین شعار کشف حجاب مکانیکی لیبرال فمینیسم بکنند» از همه مهمتر اینکه کنش‌گران جنبش زنان ایران می‌توانستند «نقش و مسئولیت تاریخی خود را در عرصه آوانگاردی و هم‌گرائی نسبت به شاخه‌های مختلف جنبش‌های اجتماعی مطالبه محور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هم به انجام برسانند.»

ادامه دارد