عاشورا و مکتب حسین بهعنوان نماد همیشگی و جاویدان نبرد تاریخی، جنبشی، آگاهیبخش، رهائیبخش، عدالتطلبانه و آزادیخواهانه جبهه حق با جبهه باطل میباشد – قسمت ده
خامسا سؤال دیگری که باز در اینجا قابل طرح است اینکه «چرا امامحسین کوفه را بهعنوان مرکزیت حرکت جنبشی خود انتخاب کرد؟» در پاسخ به این سؤال،
نخست - باید به این سؤال جواب بدهیم که «امامحسین اصلاً چه گزینههایی در آن شرایط برای تعیین آنها بهعنوان مرکزیت حرکت جنبشی خود داشته است؟» اولین پاسخ به سؤال دوم، «گزینه شهر مکه بوده است» که باید بینیم که «آیا امامحسین میتوانست مکه را بهعنوان مرکزیت حرکت جنبشی خود انتخاب کند؟» در پاسخ به این سؤال هم قبل از هر چیز باید توجه داشته باشیم که «چون مکه هم حرم خدا بود و هم از خطر دور بود و هممرکز جهان اسلام بود، این امکان را به امامحسین میداده که با سایر اقطار اسلامی روابط لازم را بهصورت دوطرفه برقرار کند». لذا، به همین دلیل بوده است که از 28 رجب سال 60 که امامحسین با هجرت از مدینه آن هم بهصورت شبانه فاز علنی و برونی جنبش حقطلبانه خود را آغاز کرد. این فرایند را با انتخاب مکه بهعنوان مرکز اطلاع رسانی و ارتباط با جوامع مسلمان جهان اسلام انتخاب کرد و در طول چهار ماه و پنج روزی که امامحسین در مکه اقامت داشته است (از سوم شعبان تا هشتم ذیالحجه سال 60) تمام تلاش امامحسین در مکه در چهار مؤلفه قابل تقسیم بود:
اول – ارتباطگیری دوطرفه با جوامع مسلمان اقطار جهان اسلام.
دوم – مذاکره دوطرفه با نظریهپردازان و صاحب نظرانی که در مکه بهعنوان شاهراه ارتباط جوامع جهان اسلام و شهر امن (بهخاطر وجود مسجد الحرام) اقامت داشتند.
سوم – آگاهیگری همراه با افشاگری سیاسی و اجتماعی (در فرایند پسا مرگ معاویه) برای مردم جوامع جهان اسلام که از اقطار جهان اسلام جهت برگزاری مراسم و مناسک حج به مکه میآمدند.
چهارم - خبرگیری و جمعآوری اطلاعات از وضعیت حرکتهای اعتراضی موجود در جوامع جهان اسلام (بهخصوص در سرزمینهایی که شیعیان علی باقی مانده از دوران خلافت امام علی و جنبش عدالتخواهانه امام علی بودند) بوده است.
در این رابطه بوده است که «شهر مکه از آغاز شروع فاز برونی حرکت امامحسین، کانون حرکت آگاهیگری و ارتباط با حرکتهای اعتراضی و کسب اطلاعات و پیوند و ارتباط با اصحاب اندیشه و تفکر و مردم بوده است». حال سؤالی که باز در اینجا قابل طرح است اینکه «آیا شهر مکه بهعنوان کانون آگاهیگری و ارتباط و کسب اخبار و اطلاعات و پیوند با نظریهپردازان، میتوانست همزمان بهعنوان کانون حرکت جنبشی هم برای امامحسین مطرح بشود؟» پاسخ اجمالی ما به این سؤال «منفی خواهد بود». چرا که:
1 - تا هشتم ذیالحجه سال 60 که امامحسین مکه را بهسمت کوفه رها کرد و مراسم و مناسک حج تمتع را رها کرد، هیچگونه جنبشی و خیزشی دال بر اعتلای حرکتهای اعتراضی بر علیه حکومت بنیامیه نهتنها در مکه حتی در حجاز هم شکل نگرفته بود و دلیل این امر هم آن بود که نظام یزیدی پس از مرگ معاویه (در 15 رجب سال 60) به حساسیت مذهبی و سیاسی و اجتماعی شهر مکه بهعنوانام القراء جهان اسلام واقف بود. لذا به همین دلیل بود که یزید پس از به قدرت رسیدن، جهت مهار کردن حرکت امامحسین و عبدالله بن زبیر (طبق گفته طبری در تاریخ طبری - ج 4 - ص 301) عمرو بن سعید را حاکم حجاز کرد و در همان سال همین عمرو بن سعید بهعنوان امیرالحاج هم از طرف یزید تعیین شد، لذا به همین دلیل بود که عمرو بن سعید مأموران مسلح خود را به ریاست برادرش یحیی بن سعید مأمور تعقیب کاروان حسین حتی در فرایند خروج امامحسین از مکه بهطرف کوفه کرده بود. لازم به ذکر است، پس از فاجعه کربلا همین حاکم حجاز یعنی عمرو بن سعید که در آن هنگام در مدینه بود بهعنوان نماینده یزید در میان اجتماع مردم مدینه به منبر رفت و برای اولین بار خبر قتل حسین را بهطور رسمی به اطلاع مردم مدینه رساند. همچنین قبل از حرکت امامحسین بهطرف کوفه این عمرو بن سعید حاکم حجاز و امیر الحاج انتصابی یزید مأمور بود که علاوه بر سلب مصونیت و کنترل همه جانبه کاروان حسین هر گونه حرکت اعتراضی در حجاز اعم از مکه و مدینه را با شدت سرکوب نماید.
2 - قبل از ورود امامحسین به مکه (در سوم شعبان سال 60) از آنجایی که عبدالله بن زبیر قبل از امامحسین از مدینه وارد مکه شده بود و از بیعت با یزید هم در مدینه پس از دستور ولید بن عتبه امتناع کرده بود، در نتیجه همین امر باعث گردید تا «عبدالله بن زبیر در مکه کانون شورشی بر علیه حکومت بنیامیه و یزید بر پا کند». اضافه کنیم که «پس از ورود امامحسین به مکه، عبدالله زبیر هر روز در مجالسی که امامحسین برای روشنگری مردم ترتیب میداد شرکت میکرد و در نمازها هم به امامحسین اقتدا میکرد، ولی هرگز حاضر نشد که حرکت اعتراضی و شورشی خودش بر علیه حکومت بنیامیه در حرکت حقطلبانه امامحسین ادغام کند». البته بهعلت اینکه، «عبدالله بن زبیر توانست در حجاز تا اندازهای توازن قوا به سود خود تغییر بدهد، برای مدتی توانست حاکمیت در منطقه را در دست بگیرد، ولی هرگز به حمایت از امامحسین در کربلا و مسیر کوفه و عاشورا نپرداخت.»
باری، از آنجایی که «در دوران اقامت امامحسین در مکه، در میان تمامی مناطق جهان اسلامشهر کوفه تنها منطقهای بود که بهصورت فراگیر و داوطلبانه (بین 18 هزار تا 40 هزار) نامه برای امامحسین فرستادند و از او درخواست کردند که برای راهبری و رهبری حرکت اعتراضی آنها بر علیه حکومت بنیامیه به کوفه بیاید». لذا همین «حرکت داوطلبانه و همگانی مردم کوفه باعث گردید که امامحسین کوفه را بهعنوان مرکز حرکت جنبشی خود انتخاب نماید» و در این رابطه بود که امامحسین «در 15 رمضان سال 60 مسلم بن عقیل را بهعنوان نماینده خود به کوفه فرستاد تا با تمهیدات آگاهیگری و سازمانیابی، در شهر کوفه در بستر حرکت اعتراضی خودجوش و تکوین یافته از پایین و همگانی و فراگیر مردم کوفه مرکز حرکت جنبشی خود را نهادینه نماید» و باز در همین رابطه بود که «مسلم بن عقیل در مدت قریب به چهل روز اقامت خود در کوفه پس از اینکه شرایط تکوین مرکزیت حرکت جنبشی حقطلبانه امامحسین در شهر کوفه آماده دید» ضمن نامه محرمانهای بدینگونه به امامحسین نوشت:
«نیروی داوطلب برای تشکیل حکومت بهحد کافی وجود دارد و شهر کوفه از هر جهت آماده پذیرش شماست، بنابراین زودتر عازم کوفه بشوید و دیگر در مکه توقف نفرمایید.»
عنایت داشته باشیم که «پیشرویهای مسلم بن عقیل در شهر کوفه تا وقتی بود که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود و بهخاطر اینکه نعمان بن بشیر مردی ضعیف بود و نمیتوانست در باره حرکت نیمه علنی و نیمه مخفی نماینده امامحسین (مسلم بن عقیل) سختگیری کند همین امر باعث گردید که در طول 40 روز اولیه ورود مسلم بن عقیل که مصادف بود با دوران فرمانداری نعمان بن بشیر، کنشگران خیزشی حرکت اعتراضی شهر کوفه بتوانند در آن شرایط حرکت خودشان را تحت رهبری مسلم بن عقیل بسیج نمایند، بدونتردید اگر امامحسین میتوانست، تا قبل از حاکمیت عبیدالله زیاد بر عراق و کوفه، خود را به کوفه برساند، بهخاطر جایگاه کاریزماتیکی که داشت و بهخاطر تجربه سازمانیابی جنبشی که در دوران اعتلای جنبش عدالتخواهانه زمان امام علی داشت هم میتوانست بهتر از مسلم بن عقیل به بسیج همگانی کنشگران حرکت اعتراضی مردم کوفه دست پیدا کند و هم میتوانست بهتر از مسلم بن عقیل به سازمانیابی آنها بپردازد و هم میتوانست بهتر از مسلم بن عقیل در جنگ و مبارزه با سپاه عبیدالله زیاد حرکت نیروهای سپاه خود را راهبری و رهبری نماید.»
اما از آنجایی که، در آن زمان ارتباط بین کوفه تا مکه، حداقل 12 روز توسط پیکهای نامهبر طول میکشیده (زیرا تقریباً کوفه در دو هزار کیلومتری شمال شرقی مکه قرار دارد) معالوصف، بهعلت دوری راه و نبودن و سایل، ارتباط سریع بین مسلم بن عقیل در کوفه و امامحسین در مکه ممکن نبوده، بهبیاندیگر «اخبار کوفه نمیتوانسته بهسرعت در مکه به امامحسین برسد» و همچنین «مسلم در کوفه نمیتوانسته بهسرعت اخبار مکه از امامحسین دریافت نماید» زیرا «اگر مرتب پیکی بین کوفه و مکه رفت آمد میکرد، شاید پس از حدود دوازده روز اخبار کوفه به مکه میرسید و پس از دوازده روز دیگر اخبار مکه یا امامحسین به کوفه یا مسلم بن عقیل میرسید.»
پر واضح است که در این صورت، «اگر مسلم بن عقیل نامهای برای امامحسین مینوشت اگر در جواب نامه تأخیری صورت نمیگرفت پس از 24 روز، مسلم میتوانست جواب امامحسین را دریافت نماید». بر این مطلب بیافزایم که «مسلم بن عقیل که در 15 رمضان سال 60 به دستور امامحسین مکه را بهسمت کوفه ترک کرده بود، از آنجایی که دو نفر راهنمای وی راه را گم کردند و از تشنگی مردند و همان زمان مسلم نامهای در این رابطه به امامحسین نوشت و هشت روز در آنجا منتظر ماند تا پاسخ نامهاش از طرف امامحسین به او برسد، لذا همین امر باعث گردید تا مسلم بن عقیل مسافت بین مکه تا کوفه بهجای 12 روز، 20 روز طی کند» یعنی از 15 رمضان تا پنجم شوال سال شصت مسلم در مسیر حرکت از مکه به کوفه بود، و در پنجم شوال سال 60 بود که مسلم بن عقیل وارد کوفه شد، و تا 12 ذیالقعده که مسلم بن عقیل نخستین نامه خودش را از کوفه به امامحسین جهت آماده بودن شرایط و دعوت از او برای ورود به کوفه نوشت، مسلم بن عقیل 37 روز در کوفه اقامت داشته است که آن چنانکه فوقا مطرح کردیم، «همه این ایام مصادف بود با دوران فرمانداری نعمان بن بشیر.»
ادامه دارد