سلسله درسهایی از نهجالبلاغه – قسمت هفده
«فهم و شناخت تطبیقی نهجالبلاغه» برای «فهم و شناخت تطبیقی قرآن»
رابعاً امامعلی در نهجالبلاغه «عدالت را برتر از جود و احسان میداند و عدالت را سائس عام و اوسع الامور میداند.»
خامسا امامعلی در نهجالبلاغه «حق و حقوق در ابعاد مختلف آن در کادر عدالت تعریف مینماید نه برعکس.»
سادساً امامعلی در نهجالبلاغه «عدالت را مانند حق امری قدیم میداند و بر این باور است که عدالت هرگز نباید در پای مصلحت ذبح بشود.» علی ایحال در این قسمت تلاش میکنیم که عدالت با تمام وجوهاش از زبان خود امامعلی فهم نمائیم:
1 - مقایسه عدالت و احسان: «وَ قَالَ (عليه السلام ): فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ.» از امامعلی در باره تفسیر آیه 90 سوره نحل که میگوید: «إنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان» میپرسند او میگوید: «عدل ستم نکردن و احسان بخشش نمودن است» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – باب حکمت – شماره 231 - ص 509 – سطر 4) آنچه از این گفته امامعلی برای ما قابل فهم است اینکه امامعلی «در تبیین تفاوت بین عدل و احسان از نظر قرآن بر این باور است که جوهر عدل در برابر ظلم قابل تعریف میباشد در صورتی که جوهر احسان در چارچوب جود و بخشش قابل تعریف است» بهبیاندیگر از نظر امامعلی «عدالت با ظلمستیزی بهصورت سلبی و ایجابی قابل تعریف میباشد.»
2 - در خصوص «تعریف عام عدالت در برابر مبارزه با ظلم» امامعلی در خطبه 33 نهجالبلاغه میفرماید: «قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) بِذِي قَارٍ وَ هُوَ يَخْصِفُ نَعْلَهُ فَقَالَ لِي مَا قِيمَةُ هَذَا النَّعْلِ فَقُلْتُ لَا قِيمَةَ لَهَا فَقَالَ (عليه السلام) وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا - این عباس میگوید در راه بصره در منزلی به نام ذیقار بر امامعلی وارد شدم او کفش خود را میدوخت امامعلی به من گفت: ارزش این کفش چقدر است؟ عرض کردم: ارزشی ندارد. فرمود: سوگند به خدا این کفش برای من از زمامداری شما محبوبتر است مگر اینکه با این زمامداری بتوانم حقی را بر پا کنم یا باطلی را دفع نمایم» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – خطبه 33 – ص 76 – سطر 11 بهبعد).
آنچنانکه از عبارات فوق امامعلی به وضوح آشکار میباشد «هدف امامعلی از خلافت و زمامداری و دستیابی به عدالت در معنای کلی آن مبارزه با باطل و بر پا کردن حق در جامعه میباشد» همان هدفی که امامحسین در شعار عاشورایی خودش بهعنوان پرچم جنبش حقطلبانهاش مطرح میکرد که: «الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه - آیا نمیبینید که در جامعه بهحق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد» (تحف العقول – ص 176) پر پیداست که خود مقایسه بین این دو گفتار نشاندهنده آن است که «جنبش حقطلبانه امامحسین با جنبش عدالتخواهانه امامعلی از جوهر مشترک حقطلبانه برخوردار بودهاند». لذا به همین دلیل است که پیامبر در توصیف رویکرد امامعلی فرمود: «الحق مع علی و علی مع الحق - علی با حق قابل تعریف میباشد و حق با علی قابل تعریف میباشد.»
3 - در خصوص عدالت اخلاقی امامعلی در نهجالبلاغه میتوان داوری کرد که «او بر عدالت در رفتار خودش در برابر حقوق مردم بهعنوان پارادایم کیس عدالت اخلاقی مورد نظرش تکیه میکردهاست». لذا در این رابطه است که امامعلی در جزء سوم نهجالبلاغه حکم و کلمات قصار شماره 37 میفرماید:
« وَ قَالَ (عليه السلام ): وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ: مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ - در راه شام که امامعلی به جنگ صفین میرفت روستاییان انبار بهعنوان استقبال از او به پایکوبی و جوش و خروش دسته جمعی پرداختند. امامعلی گفت: این چه کاری است که میکنید؟ گفتند: این یک اخلاق رسمی است که ما با این رفتار امیران خود را تعظیم میکنیم. فرمود: سوگند به خدا امرای شما از اینگونه کارها سودی نمیبرند و شما در این دنیا خود را به مشقت میاندازید و در آخرتتان هم دچار شقاوت میگردید» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – جزء حکم و کلمات قصار - ص 475 – سطر 2 بهبعد).
باری با نگاهی به آنچه که امامعلی در برابر مردم انبار (در خصوص تشریفات سنتی خودشان برای استقبال از ورود امامعلی) مطرح کرده است، امامعلی این حقیقت را برای ما روشن ساخته است که «عدالت اخلاقی فرد (هر چند که او حاکم و فرمانروای مسلمین باشد) تنها بر پایه حفظ حقوق مردم قابل تعریف است و اخلاق فردی خارج از عرصه اجتماعی معنایی ندارد» و لهذا در همین رابطه است که امامعلی در نامه 45 نهجالبلاغه خطاب به عثمان بن حنیف فرمانروای بصره مینویسد:
«...هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ... - امکان ندارد که هوی و هوس بر من پیروز بشود و حرص طمع مرا بر سر سفرههای رنگارنگ بکشاند و سیر شوم در حالی که احتمال بدهم در حجاز و یمامه فردی وجود دارد که امیدی به پاره نان ندارد و سیر شدن از غذا به خاطرش نمیآید» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – جزء نامهها و دستورات و وصایا – شماره 45 – ص 418 – سطر 2 بهبعد) و باز در همین رابطه است که امامعلی در خصوص «تعریف عدالت اخلاقی بر پایه حقوق متقابل بین او و مردم» در خطبه 34 نهجالبلاغه میگوید:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ - حق و حقوق بین من و شما امری متقابل و دو طرفه میباشد نه یکطرفه یعنی آنچنانکه شما بر من حق و حقوقی دارید من همبر شما حق و حقوقی دارم اما حق و حقوق شما بر من تأمین معیشت و اقتصاد و تنظیم آموزش و پرورش و تعلیم و خیرخواهی و سعادت و رفاه شماست اما حقی که من بر شما دارم وفا به بیعتی که با من کردید و اجرای دستوراتی که من شما را نسبت به آن میخوانم» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – جزء خطبه و سخنان – خطبه 34 – ص 79 – سطر 2 بهبعد).
طبیعی است که در این خطبه امامعلی «جوهر عدالت اخلاقی مورد نظر خودش بر پایه حق و حقوق دو طرفه و متقابل خودش و مردم تعریف میکند نه حق و حقوق یک طرفه حاکمان بر مردم». لهذا در همین رابطه است که «او در برابر مردم خود را نقدپذیر و نیازمند به نصیحت و راهنمایی و نقد مردم میداند» بهطوری که در این رابطه در خطبه 118 نهجالبلاغه امامعلی خطاب به همین مردم میفرماید:
«أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْجُنَنُ يَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَةُ دُونَ النَّاسِ بِكُمْ أَضْرِبُ الْمُدْبِرَ وَ أَرْجُو طَاعَةَ الْمُقْبِلِ فَأَعِينُونِي بِمُنَاصَحَةٍ خَلِيَّةٍ مِنَ الْغِشِّ سَلِيمَةٍ مِنَ الرَّيْبِ فَوَاللَّهِ إِنِّي لَأَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ - ای مردم شما یاوران حق و برادران دینی من هستید شما سپرهای روز سختی من هستید شما رازدان و خاصان من هستید تنها با یاری شماست که من میتوانم هر کس را که در جامعه بهحق پشت کند در هم بکوبم پس شما با نیت خیرخواهی و خالی از خیانت مرا نصیحت کنید. سوگند به خدا من به شما مردم نیازمندتر از خود شما به خودتان هستم» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – خطبه 117 – ص 175 – سطر اول بهبعد). آنچه از گفتار فوق امامعلی در برابر مردم برای ما قابل فهم میباشد اینکه:
اولاً امامعلی «مردم را یاران حق تعریف مینماید.»
ثانیاً امامعلی بعد از اینکه مردم را یاران حق توصیف کرد «آنها را برادران دینی خودش میخواند.»
ثالثاً در عبارات فوق امامعلی «مردم را سپرهای روز سختی خودش میداند.»
رابعاً امامعلی در عبارات فوق «مردم را رازداران و خاصان خودش میداند.»
خامسا در گفتار فوق امامعلی خطاب به مردم اعلام میکند که «تنها با پشتیبانی شماست که من میتوانم در برابر صف باطل و ظالم در جامعه بایستم و آنها را در هم بشکنم.»
سادساً در خطبه فوق امامعلی «خودش را نیازمند به نصیحت مردم میداند و از مردم میخواهد که او را در این رابطه یاری کنند.»
مع الوصف در چارچوب همین رویکرد عدالت اخلاقی امامعلی است که او در نامه 45 خطاب به عثمان بن حنیف مینویسد که:
«أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ - آیا در برابر مردم خودم را قانع کنم که مردم به من بگویند امیرالمؤمنین و من در سختیهای آنها شریک نشوم» (نهجالبلاغه صبحی الصالح - جزء نامهها و دستورات و وصایا – نامه 45 – ص 415 – سطر 6 بهبعد) و باز در رابطه با همین عدالت اخلاقی در چارچوب حق و حقوق بین خودش و مردم در زمان زمامداری بر مردم است که در خطبه 215 نهجالبلاغه خطاب به مردم میگوید:
ادامه دارد
نشر 183