ما چه میگوییم؟ - قسمت پنجاه و هفت
ما میگوییم وقتی که ما از جایگاه دموکراسی جامعهمحور در راستای تحقق دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای صحبت میکنیم قبل از همه باید به جایگاه دموکراسی و آزادیها در تکوین آگاهی و اراده آزاد و مستقل شهروندان و یا کنشگران اجتماعی توجه بکنیم، چراکه بدون دموکراسی و آزادی امکان نهادینه شدن آگاهی و اراده آزاد شهروندان یا کنشگران اجتماعی وجود ندارد. آنچنانکه «بدون نهادینه شدن آگاهی و اراده آزاد و مستقل شهروندان و یا کنشگران اجتماعی جامعه بزرگ ایران هرگز و هرگز امکان نهادینه شدن دموکراسی در جامعه ایران وجود ندارد.»
ما میگوییم علت و دلیل اینکه دموکراسی در جامعه ایران در طول 150 سال گذشته عمر حرکت تحولخواهانه جامعه ایران نتوانسته نهادینه بشود، منهای اینکه روند تکوین آن دموکراسیهای نسبی از بالا بوده نه از پایین توسط جنبشها و شوراهای خودجوش، از همه مهمتر این بوده است که آگاهی و اراده آزاد و مستقل شهروندان و کنشگران اجتماعی نتوانسته است در جامعه بزرگ ایران نهادینه بشود.
ما میگوییم هدف اصلی و اساسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در طول 46 سال گذشته، از سال 1355 الی الان، چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) پیوسته و علیالدوام در راستای نهادینه کردن آگاهی و ایجاد اراده آزاد و مستقل کنشگران اجتماعی و یا شهروندان در جامعه بزرگ ایران بوده است.
ه – قابلذکر است که دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای اقبال و شریعتی و جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در تحلیل نهایی در بستر استراتژی آگاهیبخش با رویکرد اصلاح انقلابی و انقلاب اصلاحی، «پیوسته و علیالدوام بهدنبال آگاهیگری و بیداری و همبستگی مستضعفین بالنده جامعه بزرگ ایران در دو جبهه عظیم آزادیخواهانه طبقه متوسط جدید و جبهه برابریخواهانه اردوگاه عظیم کار و زحمت یا گروههای مختلف اجتماعی جامعه ایران بوده است.»
ما میگوییم سوسیالیسم بدون دموکراسی جامعهمحور غیر قابلتصور میباشد و اصلاً در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران سوسیالیسم از دموکراسی شروع میشود و بدون دموکراسی هرگز امکان دستیابی به سوسیالیسم جامعهمحور (نه سوسیالیسم طبقهمحور مارکسی و نه سوسیالیسم حزبمحور لنینیستی) بهصورت دموکراتیک وجود ندارد.
ما میگوییم دموکراسی و بهخصوص مؤلفه دموکراسی اجتماعی از بنیادهای حیاتی سوسیالیسم میباشد چراکه بدون دموکراسی اجتماعی امکان مشارکت عمومی در مشارکت بیواسطه بهصورت دموکراتیک وجود ندارد.
هشتم - عنایت داشته باشیم که در تحلیل نهایی «هدف دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) برقراری نظام شورایی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پایین بهصورت فراگیر و همگانی میباشد» زیرا تنها توسط «نظام شورایی است که بسترها برای دموکراسی مستقیم و دموکراسی مشارکتی و حاکمیت بیواسطه عظیم شهروندان جامعه بزرگ ایران فراهم میگردد و توسط این نظام شورایی دینامیک است که شهروندان و یا کنشگران اجتماعی میتوانند از پایین (بهصورت خودجوش و خودرهبر) سازمان بیابند و نهادهای قدرت حکومتی (اعم از قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) را مستقیماً در دست بگیرند و خودشان این نهادهای قدرت حکومتی سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی را از نو بازسازی و تشکیل بدهند.»
نهم – از آنجایی که «نه شریعتی و نه اقبال بهدنبال ارائه برنامه برای نجات بشریت نبودهاند و هم شریعتی و هم اقبال وظیفه و هدف خودشان را تنها در عرصه آگاهیگری و خودآگاهیبخشی تمامی گروههای اجتماعی یا همه جامعه و همه شهروندان بهعنوان موتور دموکراسی سه مؤلفهای و یا سوسیالیسم سه مؤلفهای تعریف میکردهاند و بر پایه همین رویکرد بوده است که هم اقبال و هم شریعتی و هم جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 46 سال گذشته در تبیین استراتژی دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای بر اولویت دموکراسی اجتماعی نسبت به دموکراسی سیاسی و دموکراسی اقتصادی تکیه محوری داشتهاند» لذا با عنایت به اینکه «در این رویکرد موتور تکوین دموکراسی اجتماعی آگاهیگری و سازمانیابی تمامی گروههای اجتماعی میباشد و بدون آگاهیگری و سازمانیابی همه شهروندان جامعه، امکان تحقق دموکراسی اجتماعی وجود ندارد» این همه باعث میگردد تا با فرموله کردن موضوع به این داوری برسیم که «نهتنها دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و اجتماعی و دموکراتیک قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) غیر دموکراتیک نیست»، بلکه مهمتر از آن اینکه میتوانیم بگوییم که «سوسیالیسم و دموکراسی مورد قبول اقبال و شریعتی هم بهخاطر اینکه یک دموکراسی و سوسیالیسم جامعهمحور میباشند (نه دموکراسی و سوسیالیسم طبقهمحور و یا حزبمحور تکوین یافته از بالا) معالوصف، همین امر باعث میگردد که سوسیالیسم و دموکراسی اقبال و شریعتی یک سوسیالیسم و دموکراسی، دموکراتیک باشد و شریعتی و اقبال در چارچوب همین رویکرد دموکراتیک و جامعهمحور خود بوده است که توانستهاند تمامی رویکردهای جزم اندیشی و انطباقی در نظریه پردازی دموکراسی غیر دموکراتیک و سوسیالیسم غیر دموکراتیک خود در عرصه جهانی را به چالش بکشند.»
دهم - «جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای شامل مردم غنی و کشوری قدرتمند با محتوای دموکراسی مستقیم و بیواسطه و مشارکتی که بر پایه با عضله نیرومند شوراهای فراگیر و همگانی و سراسری (همه شهروندان جامعه که بهصورت خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پایین تکوین پیدا کردهاند) استوار میباشند.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است متعلق به همه جامعه بزرگ ایران نه طبقهای خاص یا گروه اجتماعی مشخص و یا حزب و فرقه برتر.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است بسیار توسعهیافته که در چارچوب مناسبات تولیدی سوسیالیستی جامعهمحور، استثمار انسان از انسان، طبقه از طبقه، ملت از ملت و حکومت از جامعه در آن بیمعنی میباشد.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که تمامی شهروندان جامعه بزرگ ایران بهصورت علی السویه در آن جامعه فرصت و امکان برای توسعه و رشد دارند.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم جامعه است که جنسیتها و گروههای اجتماعی مختلف قومی و مذهبی و نژادی بهصورت برابر و متحد در کنار هم زندگی میکنند.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که حکومت قانونمدار دموکراتیک توسط خود مردم و در خدمت خود مردم بهصورت شورایی شکل گرفته است.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، اگرچه طبقه کارگر بهصورت بالقوه استعداد و پتانسیل لازم بر پایه شرایط عینی بهعنوان پایه اصلی اجتماعی مدیریت مستقیم و بیواسطه دارد، اما این استعداد و پتانسیل در میان دیگر گروههای اجتماعی جامعه بزرگ ایران در این شرایط منحصربهفرد نیست.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که در آن همه افراد جامعه از حق شکوفایی تمامعیار توانمندیشان برخوردار میباشند؛ بهعبارت دیگر در چنین جامعهای شکوفایی توانمندیهای انسانی از یک جنبه نمیتواند بر پایه محدودیت شکوفایی جنبهای دیگر آن بنا بشود» و علی ایحال، جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم جامعهای است که:
اولاً هرکس برای شکوفایی تمامی تواناییهای بالقوهاش از حقی برابر برخوردار میباشد.
ثانیاً هر کس حق دارد بتواند تواناییها و توانمندیهای کاملاش را از رهگذر دموکراسی مشارکت و نقش آفرینی در محل کار و جامعهاش شکوفا بکند.
ثالثاً هر کس از حق زندگی در جامعهای برخوردار است که در آن موجودات انسانی بتوانند پرورش متعالی پیدا کنند. لذا، «جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم جامعهای است که (برعکس جامعه سرمایهداری که پایهاش بر تولید بیشتر و کسب سود بیشتر و محصور کردن همه نیازهای انسانی به سود و رشد سرمایه میباشد) بتوان با تصمیمگیریهای دموکراتیک ضرورت شکوفایی آزادانه همگانی را فراهم کرد.»
ادامه دارد