ما چه میگوییم؟ - قسمت پنجاه و هشت
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم جامعهای است که با پیشرفت علم و تکنولوژی و تکامل وسایل تولید و رشد آگاهی فردی و جمعی در آن رفته رفته حقوق شهروندی هم در آن کاملتر و جامعتر میشود تا جایی که امر دموکراسی در آن بر پایه میزان مشارکت همه افراد جامعه در قدرت سه گانه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی تعریف میشود که این مشارکت مردم نهایتاً باعث جایگزینی دموکراسی مستقیم بهجای دموکراسی نیابتی میگردد و با آن مردم از محل زندگی و محیط کار خود، مستقیماً امنیت و تولید و توزیع و خدمات و سرنوشت سیاسی و اقتصادی خودشان را مدیریت میکنند.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که در آن دموکراسی همچون جزئی غیر قابل تفکیک از سوسیالیسم میباشد، نه همچون وسیلهای که بعد از وصول به هدف باید دور انداخته شود.»
آخرین کلام اینکه «جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که در آن هر عنصر آن میتواند در آزادی کامل و بدون نقض شرایط اساسی این جامعه، همه استعدادها و توانائیهایش را تکامل بدهد و به کار گیرد.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم جامعهای است که با پیشرفت علم و تکنولوژی و تکامل و سایل تولید و رشد آگاهی فردی و جمعی در آن رفته رفته حقوق شهروندی هم در آن کاملتر و جامعتر میشود تا جایی که امر دموکراسی در آن بر پایه میزان مشارکت همه افراد جامعه در قدرت سه گانه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی تعریف میشود که این مشارکت مردم نهایتاً باعث جایگزینی دموکراسی مستقیم بهجای دموکراسی نیابتی میگردد و با آن مردم از محل زندگی و محیط کار خود، مستقیماً امنیت و تولید و توزیع و خدمات و سرنوشت سیاسی و اقتصادی خودشان را مدیریت میکنند.»
«جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که در آن دموکراسی همچون جزئی غیر قابل تفکیک از سوسیالیسم میباشد، نه همچون وسیلهای که بعد از وصول به هدف باید دور انداخته شود.»
آخرین کلام اینکه «جامعه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای که ما بهدنبال آن هستیم، جامعهای است که در آن هر عنصر آن میتواند در آزادی کامل و بدون نقض شرایط اساسی این جامعه، همه استعدادها و توانائیهایش را تکامل بدهد و به کار گیرد.»
یازدهم – «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای بهعنوان یک جنبش، پیکار برای دگرگونسازی در راستای آزادی، برابری و همبستگی همه گروههای اجتماعی جامعه بزرگ ایران است که البته این پیکار، یک پیکار زمینی است و باید در بستر جنبشهای تکوین یافته از پایین، مستضعفین بالنده، چه در جبهه آزادیخواهانه اقشار میانی و چه در جبهه اردوگاه عظیم کار و زحمت اعماق جامعه بزرگ ایران، بهعنوان فاعل آن شکل بگیرد» بنابراین «هدف دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای مشارکت جامعه در شکل دادن و به انجام رساندن و کنترل مدیریت امور عمومی و مداخله دادن مردم و جامعه بهمنظور تضمین شکوفایی تمامعیار آنها هم بهصورت فردی و هم بهصورت جمعی است». البته همین تأکید بر جامعه دموکراتیک مشارکتی و مبتنی بر نقش آفرینی در سپهر اقتصادی نیز مشاهده میشود؛ یعنی «در دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای تأکید بر خودمدیریتی یا مدیریت اشتراکی و تعاونی بر تمامی شکلها و نیز تأکید بر مشارکت فعالانه آگاهانه و مشترک است.»
ما میگوییم جوهر اساسی دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای، پدید آوردن شرایطی در جامعه است برای آنکه افراد بتوانند ظرفیتهایشان را شکوفا سازند.
ما میگوییم دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای بهعنوان بدیل مناسبات سرمایهداری رانتی و نفتی و وابسته و فقاهتی حاکم، باید نظام ارگانیکی باشد که برای دستیابی به آن نیاز به شکوفایی همه جامعه است نه بخش یا طبقهای از جامعه.
دوازدهم - در جامعه امروز ایران که سرمایهداری رانتی و نفتی و وابسته و فقاهتی حاکم که در زیر قدرت مطلقه ولایتفقیه، 43 سال است که تقدیس میشود و باندهای مافیایی نظامی و آخوندی با رویکرد غارت و غنیمتی مانند اختاپوس بر این سرمایهداری رانتی و نفتی و وابسته سلطه پیدا کردهاند، دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) تنها بدیل و تنها آلترناتیو و تنها چشم اندازی است که میتواند جامعه بزرگ ایران را در بستر مبارزه سلبی و ایجابی ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری به دروازههای رهایی از استثمار و استبداد و استحمار و سلطه زر و زور و تزویر حاکم بکشاند، زیرا در کشوری که در طول 43 سال گذشته، بیحقوقی همگانی بر آن حاکم بوده است و همه اقشار لایهها و طبقات از طبقه متوسط شهری تا گروههای اعماق جامعه ایران توسط حاکمیت مطلقه فقاهتی و مناسبات سرمایهداری رانتی و نفتی و وابسته و فقاهتی حاکم به استثمار و استبداد و استحمار کشیدهاند، برای رهایی از ستم استبداد و استثمار و استحمار و تبعیضهای جنسیتی و طبقاتی و اجتماعی و سیاسی و مذهبی و نژادی و قومیتی و غیره حاکمیت مطلقه فقاهتی، راهی جز تکیه بر دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و اجتماعی و دموکراتیک قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) توسط عضله نیرومند شوراهای فراگیر و همگانی و سراسری (خودجوش و خودرهبر و خودسازمانده و تکوین یافته از پایین) همه شهروندان جامعه بزرگ ایران وجود ندارد.
ما میگوییم در این شرایط که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم با سلطه تئوکراتیک خود مدت 43 سال است که آزادی و عدالت اجتماعی در جامعه بزرگ ایران را بهصورت همه جانبه به چالش کشیدهاست، دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات،) تنها آلترناتیو و تنها بدیلی است که میتواند نظام سلطه استبدادگر و استثمارگر و استحمارگر حاکم را بهصورت سلبی و ایجابی و بهصورت همه جانبه به چالش بکشد.
ما میگوییم رشد فراگیر جنبشهای مطالبهمحور صنفی و مدنی و سیاسی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پایین در این شرایط در جامعه بزرگ ایران که در عرصه خیابان و کارخانه و اداره توسط جنبشهای اعتصابی و آکسیونی زمین را در زیر پای قدرت زر و زور و تزویر حاکم به لرزه در آوردهاند خود نشانگر جایگاه بیبدیل آلترناتیو دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای و استراتژی آگاهیبخش با رویکرد اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 46 سال گذشته (از خرداد سال 1355 الی الان چه در فاز عمودی و یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران) میباشد.
ما میگوییم مبانی استراتژی آگاهیبخش با رویکرد اصلاح انقلابی یا انقلاب اصلاحی جنبش پیشگامان مستضعفین در شرایط تندپیچ امروز جامعه بزرگ ایران عبارتند از:
1 - در موضع سلبی افشاگری ماهیت و سیاستهای ارتجاعی رژیم حاکم.
2 - در موضع ایجابی تلاش جهت آگاهیگری در راستای کمال عینی، ذهنی و سازمانیابی و راهبری (نه رهبری) کنشگران جنبشهای خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پایین در اشکال مختلف قومیتی و طبقاتی و اجتماعی و صنفی و مدنی و سیاسی و مذهبی و غیره حاکم.
سیزدهم - در طول 43 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، بهعلت گستردگی استخوانسوز نظام استبدادگر و استثمارگر و استحمارگر حاکم، درد دموکراسی سه مؤلفهای یا درد مبارزه آزادیخواهانه در پیوند مبارزه برابریطلبانه و رهائیبخش، بهصورت درد مشترک همه گروههای اجتماعی جامعه بزرگ ایران در آمده است و لذا در همین رابطه است که در طول 43 گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی شعار مشترک همه جامعه بزرگ ایران این بوده است که:
کائن درد مشترک جدا جدا درمان نمیشود
ما میگوییم، در کادر شعار و برنامه و رویکرد دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت اطلاعات) توسط عضله نیرومند شوراهای خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پایین و فراگیر و همگانی و سراسری همه شهروندان است که جایگاه سوسیالیسم و دموکراسی در جامعه بزرگ ایران قابل تبیین و تعریف میباشد.
چهاردهم – در این شرایط که جنبشهای مطالباتی مدنی و صنفی و سیاسی جامعه بزرگ ایران (اعم از جنبش کارگران، جنبش معلمان، جنبش زنان، جنبش دانشجویان، جنبش بازنشستگان، جنبش کارمندان و مزدبگیران تا حاشیهنشینان و غیره) که در روند رشد و اعتلای همه جانبه افقی و عمودی قرار گرفتهاند، هیچ نیرویی به استثنا جنبش هواداران دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای قادر به پاسخ گویی کنشگران جنبشهای عدالت جوی سه مؤلفهای آزادیخواه و برابریطلب و رهائیبخش، توسط پیوند شعار آزادی و دموکراسی و سوسیالیسم نمیباشند.
ادامه دارد